چگونه مدیر یک هلدینگ موفق باشیم؟ (بخش 1)
هر سازمانی برای رسیدن به موفقیت، هدف و چشمانداز خاص خود را دنبال میکند که این مسیر برای هر یک متفاوت است. فرض کنید چند خانواده میخواهند با ماشین به سفر بروند، ولی هر کدام به مقصدی متفاوت. در این مثال، اگر موفقیت به معنای رسیدن به مقصد باشد، میتوان گفت همه خانوادهها هدفی مشترک دارند.
بنابراین، ماشینی که برای سفر انتخاب میکنیم باید مناسب و سالم باشد و امکانات لازم برای مقابله با مشکلات احتمالی در طول راه را داشته باشد. همچنین باید برای همه افراد خانواده راحت باشد تا سفر لذتبخشی داشته باشند. سازمانها هم مانند ماشین هستند که ما را به سمت اهداف و چشماندازهایمان هدایت میکنند. شرکتهای موفق ویژگیهای خاصی دارند که برای رسیدن به موفقیت ضروری است.
فرض کنید که برای انجام یک سفر کاری اعزام میشوید اما نمیدانید در این سفر چه وظیفهای دارید یا به چه هدفی باید برسید. نتیجهی این سردرگمی در شهر دیگری چیزی جز حیرت نخواهد بود. داشتن مأموریت به کارکنان کمک میکند تا بدانند به سمت چه هدفی در حال حرکت هستند و چه کاری انجام میدهند، همچنین مشتریان با دانستن مأموریت شرکت درک بهتری از دلیل مراجعه به شرکت شما پیدا میکنند. اگر مأموریت شرکت با افکار و سبک زندگی آنها همخوانی داشته باشد، نسبت به برند شما علاقهمند میشوند و با آن ارتباط برقرار میکنند. مأموریت برند فقط یک شعار روی بنر یا دیوار شرکت نیست؛ بلکه باید به چیزی باشد که به آن پایبند هستید. به عنوان مثال، اگر مأموریت شرکتی کمک به حفظ محیط زیست باشد، باید دستگاهها و فرآیندهای خود را بهینه کند، از مواد محیط زیستی استفاده کند، و به طور کلی در تمامی فعالیتهایش به این مأموریت متعهد باقی بماند.
دانستن اینکه چگونه نیازهای مشتریان را به بهترین وجه برآورده کنید، یکی از مهمترین بخشهای داشتن یک شرکت موفق است. بسیاری از کسبوکارها فکر میکنند که فقط فراهم کردن محصولات و خدمات مورد نیاز مشتریان کافی است و به مواردی مانند تجربه کاربر و خدمات پشتیبانی کمتر توجه میکنند، اما این تفکر نادرست است.
تصور کنید که من محصولی دارم که شما به آن نیاز دارید و هیچ کس دیگری تولیدش نمیکند. شما میخواهید از من خرید کنید اما من وبسایت فروش ندارم، نمیتوانم محصول را برایتان ارسال کنم، و فروشگاهم هم دسترسی راحتی ندارد. ممکن است شما به اجبار از من خرید کنید، اما به محض اینکه رقیب دیگری با خدمات بهتر وارد شود، قطعا دیگر از من خرید نمیکنید و به سمت آن رقیب میروید. در این مثال، مشکلی در محصول وجود ندارد، اما تجربه کاربری که من برای مشتریانم فراهم کردهام، نامطلوب است.